هر چه کنی به خود کنی
سعدی علیه الرحمه در باب اول کتاب گلستان،حکایت 35 به تاثیر عمل آدمی در سرنوشت او می پردازد و در پایان حکایت با توجه به آیه ی شریفه ی 46 از سوره مبارکه فصلت که می فرماید:« هر که کار شایسته کند به سود خود اوست و هر که بدى کند به زیان خود اوست و پروردگار تو به بندگان [خود] ستمکار نیست .» چنین نتیجه می گیرد که انسان در زندگی خود هر عملی انجام دهد عکس العمل آن را نیز خواهد دید و اما حکایت:
با طایفه ی بزرگان به کشتی در نشسته بودم .زورقی در پی ما غرق شد .دو برابر به گردابی در افتادند.یکی از بزرگان ملاح را گفت :بگیر این هر دو را تا صد دینارت بخشم.ملاح در آب افتاد تا یکی برهانید دیگری مرده بود.گفتم:بقیت عمرش نمانده بوداز این سبب در گرفتن او تاخیر کرد و در آن دیگر تعجیل.ملاح بخندید و گفت:آنچه تو گفتی یقین است.دیگر آنکه میل خاطرمن به رهانیدن این یکی بیشتر بود که وقتی در راه مانده بودم و مرا بر شتری نشاند و از دست آن یکی تازیانه خورده بودم در طفولیت.گفتم :صدق الله:مَنْ عَمِلَ صَالِحًا فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ أَسَاء فَعَلَیْهَا
تا توانی درون کس مخراش کاندر این راه خارها باشد
کار درویش مســتمند بر آر که تــو را نیـز کـارها باشد